تباهی هر تشکیلاتی را ضایع کردناصول اساسی آن میداند. در هر رشته از علوم بشری به ویژه علوم انسانیاصولی را شاهدیم که مسائل مربوط به حوزه آن علم بر محور آنها میچرخدو با آنها معنا مییابد، این اصول خود شاخههایی دارند که در گذر زمان ومکان دچار تغییر و تحوّل میشوند، بدون آن که اصول تغییر یابند.
اخلاق در مدیریتچون سایر رشتههای علوم، از این قاعده کلّی مستثنی نیست و در جایگاه یکیاز رشتههای علوم انسانی اصولی دارد که باید آنها را شناخت. با مراجعه بهسخنان امام (ع) و روش و سیره عملی حضرت اصول متعددی برای اخلاق در مدیریت بهدست میآید که در این بخش به مواردی از آنها پرداخته میشود.
۱ . صبر و تحمّل
تحمّل، از ارکان مدیریت اسلامی است. امام علی(ع) میفرماید:
ابزار مدیریت، سعه صدر است؛
بردباری مهمترین رکن مدیریت و سیاست است.
۲ . صداقت
در بحث صداقتِ مدیر، راستی در گفتار و رفتار با هم همراهند، ودراصطلاح امروز، صداقت به «قول و فعل» یا «عمل و گفتار» اطلاق میشود.این ویژگی از زیباترین جلوههای مدیریت است؛ چرا که عامل اصلی جلباعتماد دیگران و ایجاد صمیمیت بین او و زیردستان به شمار میرود. بیشترمدیران موفق، افزون بر کیاست و زیرکی و تدبیر، ویژگی صدق در گفتار وکردار را نیز دارند. خداوند در قرآن میفرماید:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ؛
ای اهل ایمان، خدا ترس بوده و همراه با راستگویان باشید.
امام علی(ع) نیز مکرر بر صداقت و راستی در گفتار و کردار تأکیدمیکنند و آن را عامل نجات و موجب کرامت و بزرگمنشی میدانند.چنانکه آن را پیروزمندترین راهنما در کارها نیز معرفی میکنند.
۳ . امانتداری
از ویژگیهای پیامبر اکرم(ص)، حتی پیش از بعثت و زمامداری و مدیریترسمی و الاهیاش بر جامعه اسلامی، صفت امانتداری است. او امین بود و اینزیور و صفت را تا ابد در جایگاه رهبر و مدیر بزرگ الاهی با خود خواهدداشت. تأسی به این صفت، و نزدیکی به این حالت، تکلیفی بزرگ برایمدیران جوامع امروز، به ویژه جوامع اسلامی است.
حضرت موسی(ع) وقتی خواست برای حضرت شعیب(ع) عهدهدارکاری شود، دختر حضرت شعیب(ع) درباره او به پدر چنین گفت:
یا اَبَتِ اسْتَاجِرْهُ اِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَاجَرْتَ القَوِیُّ الاَمینُ.
پدر این جوان را برای خدمت اجیر کن، زیرا بهترین کارگزار کسیاست که در کارش توانمند و امین باشد.
مدیر در دنیای امروز، حافظ اموال، داراییها، سرمایهها، ابزار و متعلقاتسازمان تحت مدیریتش است. حفظ اسرار، پوشش عیوب، رازداری ونهانداری نیز از رموز توفیق مدیر است. ویژگی امانتداری از دیدگاهحضرتامیر(ع) تا بدان حد مهم است که اصل پُست مدیریت را نیز امانتمیداند. آن حضرت به یکی از کارگزارانش مینویسد:
پست فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نیست بلکه امانتی است کهدر گردن توست.
و لذا یکی از اصول مهم مدیریت و وظایف اصلی مدیر را امانتداری وامین بودن میداند و میفرماید:
در به کارگیری کارمندان و مدیرانی که باید زیر نظر تو کار کنند،هیچگونه واسطه و شفاعتی را نپذیر، مگر شفاعت «کفایت» و «امانت»را.
۴ . آگاهی و تخصص
از ویژگیهای مهم مدیر کارآمد، آگاهی لازم از مسائل مربوط بهمسؤولیت او است که شرط کامیابی او نیز به شمار میرود. داشتن آگاهی ومهارت لازم، ضامن پیشرفت سازمان به سمت و سوی اهداف مورد نظر است.امام علی (ع) میفرماید:
ای مردم، همانا سزاوارترین فرد به این امر ]خلافت و مدیریت[، کسیاست که در اجرای امور تواناترین، و در فهم مسائل داناترین به فرمانخداوند باشد.
از این روست که حضرت یکی از آفات جدی مدیریت را برکناری وواپس نهادن انسانهای آگاه و بافضیلت میداند.
۵ . پرهیزگاری
پرهیزگاری، عامل بازدارنده از خطا و مصونیت از لغزش به شمار میرودو از شرایط مهم مدیریت و زمامداری در نظرگاه امیرمؤمنان (ع) است. البتهدر قرآن نیز به این مهم اشاره شده است:
وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلَ لَهُ مِنْ أمْرِهِ یُسْراً؛
کسی که تقوا پیشه کند، خداوند سختیهایی را که برای او پیش میآید،آسان میکند.
امام علی (ع) میفرماید:
هر کس به دامن تقوا چنگ زند، سختیها و شدایدی که به او نزدیکشوند، از او دور گشته و کارهایی که بر ذائقه او تلخ آمدند، شیرینمیگردند و موجهای متراکمی که میخواهند او را به کام خود بکشند،از جلوی او کنار رفته و امور مشقتآفرین بر او آسان میشود.
۶ . عدالت
عدالت، مجموعهای از رفتار، گفتار و کردار است که لازمه مدیریتکارآمد و پویا به شمار میرود. مدیری که در مؤلفههایی چون گفتار، رفتار وپندار خویش، عدالت و انصاف را رعایت کند، در حقیقت، افزایش وفاداریبه سازمان را به ارمغان آورده، و افراد با مشاهده این روحیات، به تحققاهداف سازمان وفادارتر و پایبندتر میشوند. امام علی(ع) رعایت عدالت رامایه روشنی چشم کارگزاران دانسته و میفرماید:
برترین روشنی چشم والیان، برقراری عدل در مملکت است.
ایشان همچنین در اهمیت عدالت یادآور میشوند که:
کسی که پس از من، سرپرستی را به عهده بگیرد، در روز قیامت در کنارصراط نگاه داشته میشود و فرشتگان مقرب الاهی نامه اعمال او رامیگشایند. اگر در میان مردم با عدالت رفتار کرده باشد، پس عدلش اورا نجات میدهد.
۷ . دوری از بدرفتاری
اخلاق تند و طلبکارانه، فضای مدیریت را به جهنم رفتاری تبدیلمیکند. او باید بسترسازی کند و سازمان را به سمت فرهنگ متعادل رفتاریسوق دهد، نه این که خود پرخاشگر و تندخو باشد. امام میفرماید:
بدرفتاری، آفت زمامداران[مدیران جامعه ] است.
۸ . مهربانی
همان طور که خشونت برای مدیر زیبنده نیست، قاطعیت، اصل مسلّم برایبالا بردن کیفیت کار و بهینه سازی رفتارها در سازمان است. در کنار قاطعیت،عطوفت و مهربانی بجا و مناسب، بسیار مؤثر و مفید است. مدیر با به کار بردنمهر و عطوفت، از دریچه قلبها وارد شده و سازمان را مالامال از تعهد وفداکاری میکند. امیرمؤمنان (ع) در این باره میفرماید:
مهمترین رکن سیاست، مهربانی است.
امام علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر بر این نکته تأکید فراوان دارند که:
مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش.
۹ . برخورد منصفانه با فرودستان
از ویژگیهای مدیریت کارآمد، رعایت حقوق فرودستان است. چرا کهاین امر عامل ثبات سازمانی و مانع تشکیل گروههای غیررسمی معارضبهشمار میرود و موجب بالا بردن انگیزش در بین نیروها است. برخوردمنصفانه، عین عدل است، و عدل، به تعبیر امیر مؤمنان (ع)، قرار دادن هر چیزدر جای خود است. امام علی(ع) میفرماید:
حاکم اسلامی پاسدار الاهی در زمین است.
چرا که قرآن انسان را خلیفه خدا در زمین، و دادگری و انصاف را ازویژگیهای ذات لایزال خداوند میداند. پس جانشین خدا نیز بایدمرزبندیهای عدالت را رعایت کند. امام در جای دیگری میفرماید:
دستور و حکم منصف و عادل، نافذ است.
حضرت درباره برخورد منصفانه مدیر میفرماید:
با آنان فروتن و نرمخو، و همواره گشادهرو باش، و به همگان به یکچشم بنگر؛ خواه به گوشه چشم نگری و خواه به آنان خیره شوی.
۱۰ . توجّه به وضع معیشتی کارکنان
امیرمؤمنان (ع) در این باره میفرماید:
در وضع معیشتی آنان گشایشی پدید آور؛ زیرا این روش آنان را دراصلاح خود نیرو بخشیده و برای پاکسازی خود تشویق میکند و آنانرا از دست درازی به اموالی که در اختیار دارند، بینیاز میسازد.
۱۱ . مصمم بودن در اجرا
رفق و مدارا از ویژگیهای مهم در ارتباطات مدیر کارکنان به شمارمیرود که با قاطعیت منافات ندارد. قاطعیت از ریشه «قَطَعَ» و به معنایبرشداشتن است. مدیر شایسته کسی است که کمتر دچار تردید و ضعفشود. البته ممکن است بعضی تصمیمها درست نباشد؛ زیرا انسانها از خطامصون نیستند؛ امّا آن چه با کوشش و صلاحاندیشی حاصل میشود، باید باقاطعیت انجام گیرد، زیرا تزلزل مدیر، موجب سستی و کاهش نیروی زیردستوی خواهد شد.
۱۲. توانایی انسجام دهی و حفظ جامعه
حفظ جامعه و سازمان، از ویژگیهای مدیریت کارآمد است. امام علی(ع)میفرماید:
باید از تفرقه پرهیز کرد؛ چه این که افراد تکرو و جدا شده، دستخوشامیال شیطانی میشوند؛ همان طور که گوسفند تک افتاده، طعمه گرگمیشود.
۱۳ . نظم
آراستگی و پیراستگی را که شامل نظم، پاکیزگی، زیبایی، ایمنی، بهداشتو انضباط است، در محیط کار اعمال کنید. زیرا این کار موجب بالا رفتنروحیه، و در نتیجه افزایش بهرهوری و کیفیت میشود. سازمان را از اساس،یک رشته روابط منظم و عقلایی بین افراد دانستهاند و فراگرد منظم آن رامیتوان جریان منظم و متوالی فعالیت بشری برای انجام کاری یا شغلی از ابتداتا انتها بیان کرد. امام علی(ع) درباره اهمیت نظم میفرماید:
شما را به تقوای الاهی و نظم در کارهایتان سفارش میکنم.
دستور ویژه آن حضرت درباره رعایت نظم در مدیریت، فرازی ازعهدنامه مالک اشتر است که امام فرمودهاند:
کار هر روز را در همان روز انجام ده زیرا هر روزی کاری مخصوص بهخود دارد.
۱۴ . تعهد در برابر هدف
برای گردش کار سازمان و امور آن، باید هدف گذاری و برنامهریزی سنجیدهو سازماندهی عاقلانه داشته باشیم و به آن متعهد باشیم. امامعلی(ع) میفرماید:
کسی که در طریق یک هدف نباشد، حیلههای دیگران او را شکستمیدهد.
حضرت در جای دیگر میفرماید:
جان خویش را در راه این مسؤولیت که خداوند بر عهده تو نهاده است،نثار کن.
۱۵ . توانایی شناخت خویشتن
از مهمترین عوامل توفیق در اداره سازمان و ارائه مدیریت کارآمد،خودشناسی است. امام علی (ع) در این باره میفرماید:
خدا رحمت کند کسی را که ]از خود شناخت دارد[ و قدر خود رامیشناسد و پا را از گلیم خود بیرون نمیگذارد.
کسی که به شناخت واقعی خود نایل نشود، مرده متحرک است و نمیتواندبه دیگران سودی برساند. امام میفرماید:
کسی که به خودشناسی و ارزش و مقدار خویش آگاهی نداشته باشد،نابود میشود.
حضرت در اهمیت و ضرورت شناخت خویش، برای مدیر واقعی،مرزبندی جدیدی برای شناخت افراد عالم و جاهل قائل میشود و میفرماید:
دانا کسی است که قدر خود را بشناسد، و در نادانی مرد همین بس کهارزش خویش را نشناسد.
۱۶ . آگاهی از تحوّلات اجتماعی
امروزه ضرورت آگاهی از تحوّلات اجتماعی برای مدیران، به ویژه برایمدیران رأس هرم سازمان، امری حیاتی و تعیینکننده است. امام میفرماید:
به خدا سوگند، از اخبار و تحوّلات جاری کشور بیاطلاع نیستم تا مراغافلگیر کنند ]چون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم بر درلانهاش، او را بخوابانند و ناگهان به دامش اندازند[؛ من به طور کاملمراقب مخالفان هستم.
نباید فراموش کنیم که عدم هوشیاری، به عدم دقت در پیشبینی برنامهمنجر خواهد شد. در بُعد هوشیاری مدیر، سه افق وجود دارد: أ: باز؛ ب:دور؛ج: روشن. اگر این سه افق در مدیری جمع شد، هوشیاری او بالا است؛ امّا اگردر این ابعاد، ضعف و فتور داشته باشد، محیط خود را به خوبی نخواهد شناخت.
۱۷ . آشنایی به تکلیف
هر سازمان و مدیریتی بر مبنای تکالیفی بنا شده که اغلب تعهداتاخلاقیای را بر میانگیزد و مدیر باید مبنای کار خود را بر این تعهداتاستوار سازد که سبب رسیدن به اهداف میشود. امام علی (ع) میفرماید:
به خدا سوگند (در انجام دادن تکلیف در امر حکومت) اگر هفت اقلیمرا با آن چه در زیر آسمانها است به من دهند تا خدا را نافرمانی کرده وپوست جوی را از مورچهای به ناروا گیرم، چنین نخواهم کرد.
۱۸ . پاکسازی محیط از چاپلوسان
از ویژگیهای ارتباطی مرئوسان و رئیسان که تباهی رئیسان واصلاحنشدن امور را در پی دارد، چاپلوسی است. امام میفرماید:
به طور حتم، کسی سزاوار آقایی است که چاپلوسی نکند و مورد حملهو مغرور طمع واقع نشود.
وی در خصوص حدود ستایش، به دامنه ظریف و قابل توجّهی قائل است:
ستودن بیش از آن چه سزاوار است، نوعی چاپلوسی، و کمتر از آن،درماندگی یا حسادت است.
امام در تحلیل روانی این ویژگی، یعنی ثناگویی مردم از مدیر، میفرماید:
گاهی مردم، ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا میدارند؛ امّا من ازشما میخواهم که مرا به سخنان زیبای خود ستایش نکنید تا از عهدهوظایفی که در برابر خدا و شما دارم، برآیم.
انسان به احترام و توجّه نیاز دارد؛ ولی اگر این مقصود در چارچوبروابط منطقی سازمان واقع نشود، محیط کار در اختیار چاپلوسان قرار خواهدگرفت و دیگر جایی برای افراد کاردان و دلسوز باقی نخواهد ماند و سازمانبهمرور از وجود آنان خالی خواهد شد. نتیجه این امر، تحلیل رفتن بنیه انسانیسازمان است.
۱۹ . رفتار ملایم
مقصود از رفتار ملایم، مدارا و انعطافپذیری با افراد در موقعیتهایمقتضی است. امام علی(ع) میفرماید:
محبت و لطف بر رعیت را در قلب خود جای ده و بر آنان درندهایخونخوار مباش که خوردن آنها را مغتنم شماری.
واژه رفیق از ریشه «رفق»، به معنای کسی است که بسیار مدارا میکند، واطلاق رفیق به خداوند متعال نیز از این باب است که با بندگان خود بسیار مدارامینماید. حضرت علی (ع) رفق را سبب آسان شدن دشواریها دانسته است،آن جا که میفرماید:
رفق و مدارا سختیها را آسان میکند.
کسی که بر سازمان یا گروهی مدیریت دارد، نیازمند آن است که دیگراناز او پیروی کنند، و این امر، در پرتو رِفق میسّر است. مدیری که در رفتار خودبا دیگران غضبناک شود، تشخیص درستی نخواهد داشت؛ تعادل روحی وقوای نفسانی را از دست داده، واقعیتها را درست نمیفهمد، چرا که بر اساسذهنیات خود عمل میکند و دچار توهم میشود؛ بدین سبب، دستورهایغیرمنطقی صادر میکند و به جای حل مشکلات، بر معضلات میافزاید. چنینوضعیتی سبب ایجاد بحران در سازمان، و نفرت اعضا از او و اختلال درارتباطات خواهد شد. امام(ع) میفرماید:
مؤمن با مردم الفت میگیرد و با ایشان مهربانی میکند.
پیامبراکرم (ص) نیز میفرماید:
دلها به اقتضای فطرت، کسی را که به آنها نیکی کند، دوست دارند، وبه شخصی که به آنها بدی کند، کینه میورزند.
در قرآن کریم آمده است:
نفرستادیم تو را مگر این که برای عالمیان رحمت باشی.
در وضعیت فعلی که ابراز مادی مدیریت به طور کامل در اختیار نیست،نقش حاکمیت بر قلبها که نتیجه اعتقاد و عمل به ارزشهای اخلاقی است، دراعمال مدیریت بروز بیشتری دارد؛ البته محبت و مهربانی با کارکنان به اینمعنا نیست که با هر کس طبق خوشایند او عمل شود. محبت آن است که باحقیقت توأم باشد. محبت خیررساندن است؛ در غیر این صورت، نوعیدورویی به شمار میرود؛ البته مدیر ضمن برخورداری از حالت جاذبه، ازویژگی دافعه نیز در جای خود نباید غفلت کند.
۲۰ . انتقادپذیری
انتقاد از ماده نقد، و نقد در لغت به معنای وارسی کردن و جدا کردن «سرهاز ناسره» است. چون گفته میشود «نَقَّدْتُ الدَّراهِمَ»، یعنی درهمها را
وارسی کردم تا خوب را از بد جدا سازم. انتقاد، عمل جداسازی
است. حضرتعلی(ع) در اهمیت انتقادپذیری مدیر و زمامدار جامعهمیفرماید:
برخوردت با کارگزاران، به گونهای باشد که جرأت داشته باشند عیوبتو را یادآور شوند.
امام یادآور میشود که انتقاد باید از روی خیرخواهی باشد، نه به قصدبرتری جویی؛ چرا که انتقاد با عیبجویی فرق دارد، و عیبجویان فقط درصددتضعیف هستند. حضرت میفرماید:
از رعیت، آنان را که عیب جوترند، از خود دور کن.
امام جواد (ع) درباره تذکّر و انتقاد مثبت میفرماید:
مؤمن، نیازمند توفیق از خدا و اندرزگویی از خویشتن خود و پذیرشاز کسی است که او را نصیحت میکند.
۲۱ . رعایت اعتدال در امور
میانهروی، شرط کامیابی و پیروزی است. اعتدال باید در همه مسائل وحالات مراعات شود. افراط و تفریط مشکلاتی را در سازمان پدید میآوردکه برطرف کردن آنها با سختی همراه خواهد بود. امام علی (ع) در خطبهمعروف به همام، یکی از ویژگیهای پرهیزگاران را میانهروی میداند.همچنین در نامهای به یکی از فرمانداران خود به نام عمر بن ابی سلمه ارحبیکه در فارس حکومت میکرد، مینویسد:
مردم با ما همپیمانند؛ پس در رفتار با آنان، نرمی و درشتی را به هم آمیزو رفتاری معتدل را در نزدیک کردن و دور کردن مراعات کن.
حضرت در کلامی دیگر میفرماید:
نادان، همیشه تندرو یا کندرو است.
امام علی(ع) حدود ۳۲ بار از میانهروی سخن گفته است که بحث وبررسی این سخنان مجالی ویژه میطلبد.
۲۲ . تشویق و تنبیه
خداوند متعال میفرماید:
اءِنّا اَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشیراً و نَذیراً؛
ما تو را به حق، برای بشارت و بیم فرستادیم.
ارسال انبیاء از دایره رحمت الاهی به سوی انسانها در نقش مدیران هادیو راهنما، برای بشارتهای الاهی و بیمها است. پیامبر در قالب آیات قرآنمیفرماید:
من از سوی او برای شما بیمدهنده و بشارتدهندهام.
امروز تشویق و تنبیه، جزو اصول نظارتی سازمان است؛ چرا که افرادسازمانی، همه یکدست و یکنواخت نیستند، و تفاوتهای فردی، اصلیپذیرفته شده است. حضرت علی (ع) میفرماید:
مبادا نیکوکار و بدکردار نزد تو مساوی باشند؛ زیرا در این صورت،نیکوکاران در کار نیک خود، سرد میشوند، و بدکاران، به بدی تشویقمیشوند. هر یک از ایشان را به آن چه گزیده است، جزا ده.
قرآن نیز میفرماید:
هر کس به اندازه ذرهای نیکی کند، آن را میبیند[و به نتیجه آنمیرسد ] و هر کس نیز به اندازه ذرهای بدی کند، آن را میبیند[ و بهسزای آن میرسد ].
بنابراین، تشویق، راهحلی برای بازده بیشتر و بهتر است. اگر بین کار وتشویق، رابطهای نباشد، کوشش از بین میرود:
با پاداش دادن به نیکوکار، بدکار را بیازار.
اگر فردی کارش را به خوبی انجام داد، نباید آن را فقط به حسابوظیفهاش گذاشت؛ بلکه باید او را بیدرنگ تشویق کرد و اگر روزی کارش رابه درستی انجام نداد، نباید طلبکارانه توبیخش کرد. اگر از خدمات فرد،قدرشناسی نشود، پس از آن، کار مهمی را انجام نخواهد داد. قدردانی وتشویق در هر وضعیتی و به هر مقداری باید انجام شود؛ زیرا عامل دلگرمیافراد و اهمیت و شخصیت دادن به آنها، و نشان از توجّه مدیر به عمل افراداست.
علت ناکامیها در مدیریت و سازمان، همیشه از تنبلی کارکنان، پایین بودنسطح تخصص، ضعف نظام کار، کمبود سرمایه و ابزار، وجود رقیبان ودشمنان داخلی و خارجی نیست؛ بلکه گاهی از مسائلی به ظاهر ساده، مانندچگونگی تشویق و تنبیه ناشی میشود. برای مثال، اگر به کسی پاداش ناحقداده شود و به کسی که حق او است، پاداش مناسب داده نشود، همه افراد، بامدیریت و سازمان مخالف، و از کار و تلاش دلسرد میشوند؛ زیرا:
أ. کسی که پاداش نابجا گرفته است، به خودبینی و غرور دچار میشود.
ب. کسی که پاداش، حق او بوده است، مأیوس میشود.
ج. دیگران نیز به کار و سازمان بیاعتنا میشوند؛ چون در عمل میبینند کهایثار و کوشش بینتیجه است.
نکته مهم و کلیدی دیگر که باید در تنبیه مورد توجّه قرار گیرد، آن است کههر تنبیهی باید تأثیر تربیتی داشته باشد.
۲۳ . حفظ اسرار
حفظ اسرار و مسائل و مشکلات کارگزاران و حوزه مدیریتی مدیر و عدمانتشار آن، از ویژگیهای رهبران کارآمد است؛ چنان که امام علی (ع) در اینزمینه میفرماید:
پیروزی در سایه دوراندیشی، و دوراندیشی در سایه تفکر، و تفکر درسایه حفظ اسرار حاصل میشود.
در هر سازمان، رازهایی نهفته است که عوامل سازمانی یا کارکنان در آندخالت دارند و مدیران از بیشتر آنها آگاهی دارند. حفظ این اسرار، سازمانو حوزه مدیریت را از مخاطرههای بسیاری مصون میدارد.
۲۴ . آیندهنگری
امروزه در سازمانها و مدیریت «باز»، «دور» و «روشن» دربارهبرنامهریزی صحبت میشود که جملگی آینده مطلوب و بهینه سازمانی ومدیریتی را رقم میزنند. اسلام همان گونه که مسلمانان را به شناخت گذشتهسفارش و تشویق میکند، به آینده نگری نیز توجّه میدهد؛ زیرا اگر سرگذشتگذشتگان و رویدادهای اقوام و ملل گوناگون جهان را بخوانیم و اززیباییهای آن برای زندگی و آینده خویش بهره نگیریم، تاریخ را تنها برایسرگرمی و وقت گذرانی خوانده و کار بیهودهای انجام دادهایم.
مدیری که بر مسند مدیریت نشسته، نباید خود را از نگرش به آینده جداسازد؛ همان گونه که از گذشته نباید غفلت کند؛ چون تنها زمانی میتواند درمسیر حرکت، با شتاب بیشتر، اشتباه و خسارت کمتر، روح آرامتر و امیدفراوانتر، به کامیابی و پیروزی دست یابد که آینده را شناخته و برای هرلحظهاش برنامه و آهنگی مناسب را آماده کرده باشد. مدیران آیندهنگر،همیشه از زمان جلوترند و نیازها و مشکلات کار را بررسی میکنند و امکاناتلازم را از پیش تدارک میبینند؛ در نتیجه، میزان کامیابی آنان بیشتر میشود.امام علی (ع) میفرماید:
چشم دل انسان خردمند [آیندهنگر]پایان کارش را میبیند و نشیب وفراز خویش را میشناسد؛
هر که از پیش به استقبال رود، بینا میشود، و هر که پشت کند،سرگردان میماند؛
خردمندترین مردم کسی است که در عاقبت کارها بیشتر بنگرد.
از ویژگیهای مدیران مؤمن، آیندهنگری برای پیشگیری از نگرانیهایآینده است. امام علی(ع) میفرماید:
از ویژگیهای مؤمنان، آیندهنگری است[مؤمنان کسانیاند که آیندهخویش را میشناسند ].
اسلام برای عاقبتنگری در کارها، که از اصل آیندهنگری سرچشمهمیگیرد، اهمیت فراوانی قائل است؛ بنابراین، بخشی از کامیابیهای مدیر بهاین موضوع بستگی دارد که برای آینده تا چه مقدار برنامهریزی کرده واندیشیده است. یکی از نتایج عاقبتاندیشی و آیندهنگری مدیران در جوامع،آرامش خاطر و جلوگیری از پشیمانی است. امام علی(ع) میفرماید:
عاقبتاندیشی پیش از شروع کار، تو را از پشیمانی در امان میدارد.