زندگینامه اهل بیت علیهم السلام
حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
خدیجه دختر خُوَیلِد (درگذشت ۱۰ بعثت)، مشهور به خدیجه کبری(س) و امالمؤمنین، نخستین همسر پیامبر اکرم(ص) و مادر حضرت زهرا(س). خدیجه(س) قبل از بعثت با حضرت محمد(ص) ازدواج کرد و اولین زنی است که به وی ایمان آورد.
خدیجه همه ثروت خود را در راه نشر اسلام به کار گرفت. پیامبر(ص) به احترام خدیجه، در طول حیات او همسر دیگری برنگزید و پس از درگذشت وی همواره از او با نیکی یاد میکرد.
خدیجه برای پیامبر(ص)، حضرت فاطمه(س)، قاسم و عبدالله را به دنیا آورد هرچند که در برخی منابع زینب، رقیه و ام کلثوم نیز دختران این دو معرفی شدهاند اما به گفته برخی از محققان شیعه، فاطمه(س) تنها دختر خدیجه(س) و پیامبر(ص) بوده و سه دختر دیگر، فرزندان رسول خدا(ص) و خدیجه نبودهاند، بلکه دخترخواندههای پیامبر(ص) بودهاند.
خدیجه(س) سه سال قبل از هجرت، در ۶۵ سالگی در مکه درگذشت و در قبرستان معلاة به خاک سپرده شد.
زندگی
خدیجه(س) دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی، از خاندان قریش[۱] و فاطمه بنت زائده بود.[۲] سال تولد او را پانزده سال قبل از عام الفیل گفتهاند.[۳]
منابع تاریخی، گزارش چندانی درباره شخصیت خدیجه(س)، در دوران پیش از اسلام ارائه نکردهاند. او ثروتمند بود و سرمایه خود را برای تجارت، به کار میگرفت.[۴]
در گزارشات تاریخی به جایگاه بالای اجتماعی و حُسن شهرت او در شرف و نسب اشاره شده است.[۵] ابن سیدالناس در این باره آورده است: «او زنی شریف و با درایت بود که خداوند خیر و کرامت برای او در نظر گرفته بود. به لحاظ نسب در طبقه متوسط از انساب عرب جای داشت، اما دارای شرافتی عظیم و ثروتی زیاد بود».[۶]
جایگاه
خدیجه را بانویی شریف، ثروتمند و دارای اعتبار در روزگار خود معرفی کردهاند.[۷] در روایتی از پیامبر(ص)، سرور زنان جهان خدیجه(س)، فاطمه(س)، مریم و آسیه معرفی شدهاند.[۸] همچنین پیامبر(ص)، خدیجه(س) را از زنان کامل در جهان[۹] و نیز از بهترین زنان معرفی کرده است.[۱۰] در منابع اسلامی، از خدیجه با القابی همچون طاهره، زکیه، مرضیه، صِدّیقه، سیده نساء قریش[۱۱]، خیرالنساء[۱۲] و بانوی بلندمرتبه[۱۳] و نیز با کنیه ام المؤمنین یاد شده است.[۱۴]
گزارشهای متعددی درباره جایگاه خاص خدیجه نزد پیامبر(ص) وجود دارد. در منابع آمده است که حضرت خدیجه(س) بهترین و صادقترین وزیر، مشاور و مایه آرامش پیامبر(ص) بود.[۱۵] پیامبر(ص) سالها پس از درگذشت خدیجه(س) به یاد او بود و بینظیر بودنش را مطرح مینمود. هنگامی که عایشه به پیامبر(ص) گفت خدیجه(س) بیش از همسری مسن برای تو نبود، پیامبر بسیار ناراحت شد و با ردّ این سخن گفت: «خداوند هیچگاه برایم همسری بهتر از او جایگزین نکرد، او مرا تصدیق نمود هنگامی که هیچکس مرا تصدیق نکرد، یاریام کرد در زمانی که هیچکس مرا یاری نکرد، از اموالش در اختیارم قرار داد، زمانی که همه، اموالشان را از من دریغ کردند.» [۱۶]
ازدواج با پیامبر(ص)
[نمایش]تبارنامه پیامبر اسلام |
---|
همه منابع تاریخی، خدیجه را اولین همسر پیامبر(ص) معرفی کردهاند. با این حال، زمان دقیق ازدواج این دو روشن نیست. سن پیامبر(ص) در هنگام ازدواج با خدیجه(س)، ۲۱ تا ۳۷ سال ذکر شده است.[۱۷] ولی آنچه مورد اعتماد مورخان است ۲۵ سال میباشد.[۱۸] چنانکه در منابع آمده است، خدیجه(س)، پیشنهاد ازدواج با پیامبر(ص) را مطرح کرده است. این پیشنهاد پس از آن روی داد که با امانتداری محمد(ص) آشنا شد، و او را امین بر مالش قرار داد و پس از برگشتن پیامبر(ص) از سفر تجاری شام، توسط میسره، غلامش، با ویژگیهای محمد(ص) آشنا شد.[۱۹] برخی از مورخان بر این باورند که خدیجه، به دلیل صداقت، امانت، حسن خلق و درستکاری پیامبر(ص)، پیشنهاد ازدواج را مطرح ساخته است.[۲۰] ابن اثیر در کتاب اسد الغابه، همین عوامل را بیان کرده است.[۲۱]
پیامبر اسلام (ص):
ما أبدلنی الله خیرا منها، صدقتنی إذ کذبنی الناس وواستنی بمالها اذ حرمنی الناس، ورزقنی الله الولد منها ولمیرزقنی من غیرها.
ما أبدلنی الله خیرا منها، صدقتنی إذ کذبنی الناس وواستنی بمالها اذ حرمنی الناس، ورزقنی الله الولد منها ولمیرزقنی من غیرها.
(ترجمه: خدا زنی بهتر از خدیجه به من نداد. هنگامی که مردم تکذیبم میکردند، او مرا تصدیق کرد و هنگامی که مردم مرا تحریم کردند، با ثروتش کمکم کرد. و خدا از او فرزندانی روزی من ساخت در حالی که از دیگر زنانم به من فرزندی نداد.)
در منابع تاریخی اهل سنت از ازدواج ایشان پیش از ازدواج با پیامبر(ص) و داشتن فرزندانی سخن به میان آمده است؛ در این منابع از دو شخص به نامهای «ابوهاله هند بن نباش»[۲۲] و «عتیق بن عابد»[۲۳] با عنوان همسر خدیجه پیش از ازدواج با پیامبر(ص) یاد کردهاند. در مقابل برخی عالمان شیعه بر این باورند که خدیجه(س) پیش از ازدواج با پیامبر، ازدواج نکرده است. ابن شهرآشوب از قول سید مرتضی در شافی و شیخ طوسی در تلخیص الشافی، به دوشیزه بودن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) اشاره کرده است.[۲۴] جعفر مرتضی محقق معاصر شیعه بر این باور است که با توجه به تعصبات قبیلهای در حجاز، ازدواج خدیجه که از بزرگان قریش بود، با دو اعرابی از قبایل تمیم و مخزوم، پذیرفتنی نیست.[۲۵]
همسران پیامبر (ص) |
---|
|
|
سن حضرت هنگام ازدواج با پیامبر(ص)
درباره سن ایشان هنگام ازدواج با پیامبر(ص)، دیدگاههای مختلفی از ۲۵ سال تا ۴۶ سال مطرح شده است. بسیاری سن خدیجه(س) را هنگام ازدواج با پیامبر(ص)، ۴۰ سال دانستهاند.[۲۶] اما روایات دیگری نیز در این باره وجود دارد.[۲۷] منابع تاریخی سن ایشان را هنگام ازدواج با پیامبر(ص) ۲۵[۲۸]،۲۸ [۲۹]،۳۰ [۳۰]،۳۵ [۳۱]،۴۴ ،۴۵ [۳۲] و یا ۴۶ سال[۳۳] دانستهاند.
دست یافتن به سن دقیق حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) دشوار است. با این وصف با در نظر گرفتن این که مدت زندگی مشترک پیامبر(ص) با خدیجه(س) ۲۵ سال بوده است (۱۵ سال، قبل از بعثت [۳۴] و ۱۰ سال، بعد از بعثت)، و منابع تاریخی نیز سن خدیجه(س) هنگام وفات را ۶۵ سال یا بنابر ترجیح بیهقی ۵۰ سال گفتهاند، به احتمال قوی سن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) مطابق با یکی از این دو قول، ۴۰ یا ۲۵ سال بوده است. اگر خدیجه(س) هنگام وفات، ۵۰ ساله بوده، هنگام ازدواج باید ۲۵ ساله بوده باشد، نظری که برخی محققان آن را ترجیح دادهاند.[۳۵] با توجه به این نکته که قاسم از خدیجه(س)، پس از بعثت از دنیا رفته است،[۳۶] بدان معنی است که قاسم حداقل در ۵۵ سالگی خدیجه(س) یا پس از آن به دنیا آمده باشد.
این نظر به ضمیمه دیدگاه برخی علمای شیعه که خدیجه(س) را هنگام ازدواج با پیامبر(ص) عَذراء (دوشیزه) دانستهاند[۳۷] تقویت میشود؛ زیرا بعید به نظر میرسد زنی همچون خدیجه(س) با مقام و مکنت خود در قریش تا ۴۰ سالگی ازدواج نکرده باشد. با توجه به مجموع این دلایل برخی پژوهشگران سن خدیجه(س) هنگام ازدواج را ۲۵ یا ۲۸ سال دانستهاند.[۳۸]
فرزندان ایشان از پیامبر (ص)
-
همچنین ببینید: فرزندان پیامبر اسلام
همه فرزندان پیامبر(ص) بهجز ابراهیم از خدیجه بودند.[۳۹] طبق نقل مشهور، فرزندان پیامبر و خدیجه شش تن بودند،[۴۰] دو پسر به نامهای قاسم و عبدالله و چهار دختر به نامهای زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه(س).[۴۱]
برخی از منابع، هفت یا هشت فرزند برای خدیجه از پیامبر نام بردهاند؛[۴۲] برای مثال، ابن اسحاق و ابن هشام میگویند که رسول خدا سه پسر از خدیجه داشت، قاسم پیش از بعثت و طَیّب و طاهر پس از بعثت به دنیا آمدند.[۴۳] برخی از مورخان علت اختلاف در تعداد فرزندان پیامبر(ص) از خدیجه(س) را اشتباه بین اسم و لقب فرزندانِ آنها دانستهاند؛ زیرا عبدالله را به دلیل ولادتش بعد از بعثت پیامبر(ص) و ظهور اسلام، طیب و طاهر لقب داده بودند.[۴۴] و عدهای گمان کردهاند که طیب و طاهر اسم دیگر فرزندان پیامبر هستند.[۴۵]
دخترخواندهها
در برخی منابع گفته شده است خدیجه پیش از پیامبر(ص) دو بار ازدواج کرده بوده و از این ازدواجها، فرزندانی نیز داشته است[۴۶] و هند بن ابیهاله را پسر خدیجه از شوهر سابقش معرفی میکنند.[۴۷] در مقابل ابن شهر آشوب از چندین تن از عالمان نقل کرده که خدیجه در زمان ازدواج با پیامبر(ص) دوشیزه بوده و پیش از آن ازدواج نکرده بود.[۴۸]
ابوالقاسم کوفی، عالم شیعی قرن چهارم و سید جعفر مرتضی عاملی، از محققان شیعی قرن پانزدهم قمری، بر این باورند که زینب، رقیه و ام کلثوم فرزندان رسول خدا(ص) و خدیجه نبودهاند؛ بلکه دخترخواندههای آنها بودهاند.[۴۹] جعفر مرتضی بر این باور است که زینب و رقیه، دختران مردی از بنی مخزوم که شوهر هاله خواهر خدیجه بوده، از زن دیگری غیر هاله بودهاند. پس از درگذشت مرد مخزومی هاله با مردی از بنی تمیم ازدواج کرده و پسری به نام هند برای وی به دنیا آورده است. پس از درگذشت مرد تمیمی هند به اقوام پدرش محلق شد و هاله سرپرستی دختران شوهرش را برعهده گرفت و پس از درگذشت هاله سرپرستی آنها به حضرت خدیجه واگذار شد.[۵۰]
اسلام آوردن
مورخانی همچون بلاذری[۵۱] و ابنسعد[۵۲] در قرن سوم، ابن عبدالبر در قرن پنجم[۵۳] و ابن خلدون در قرن هشتم[۵۴]، حضرت خدیجه را اولین مسلمان معرفی کردهاند. همچنین برخی مورخان اجماع مسلمانان را بر این دانستهاند که حضرت خدیجه اولین ایمان آورنده به پیامبر اسلام بوده است.[۵۵]
منابع همچنین ایشان و حضرت علی(ع) را اولین ایمانآورندگان به اسلام برشمردهاند.[۵۶] همچنین در این منابع به پیشگامی خدیجه(س) به همراه علی(ع) در برپایی نماز به همراه پیامبر(ص) اشاره کرده و آنان را اولین نمازگزاران در اسلام معرفی کردهاند.[۵۷]
نقش حضرت در اسلام
کمکهای مالی حضرت موجب غنای پیامبر(ص) شد. از رسول خدا(ص) نقل شده که «هیچ مالی به من سود نبخشید، آنگونه که ثروت خدیجه(س) به من سود بخشید».[۵۸] بنابر روایات اسلامی، پیامبر(ص) از اموال خدیجه(س) در راه کمک به آزادی بدهکاران، یتیمان و بینوایان استفاده میکرد.
در ماجرای محاصره شعب ابیطالب، اموال حضرت خدیجه(س) در حمایت از بنیهاشم مصرف شد، تا آنجا که در روایت آمده است: «ابوطالب و خدیجه(س) همه اموال خود را برای حفظ اسلام و محاصرهشدگان انفاق نمودند.» [۵۹] در جریان محاصره شعب ابیطالب، حکیم بن حزام برادرزاده خدیجه (س)، با شترها، گندم و خرما را حمل میکرد و با زحمت و خطر زیاد، آنها را به بنیهاشم میرساند.[۶۰] خدا این کار خدیجه(س) را در ردیف نعمتها و مواهب بزرگ خود به بنده برگزیدهاش محمد(ص) برشمرد.[۶۱] پیامبر(ص) نیز همواره از بخشندگی و ایثار خدیجه، با عظمت و بزرگی یاد میکرد.[۶۲]
جایگاه علی(ع) نزد ایشان
پیامبر اکرم(ص) پس از ازدواج با خدیجه(س) و پیش از بعثت، او را از علاقه خود به علی(ع) آگاه کرده بود از این رو خدیجه برای خانه ابوطالب، پدر علی(ع) آنچه را نیاز داشتند میفرستاد، چندان که گفته میشد علی نور چشم خدیجه است.[۶۳]
همچنین بر اساس روایتی که نباطی بَیاضی، عالم شیعه قرن نهم قمری، نقل کرده، پس از بیعت خدیجه و علی(ع) با پیامبر(ص)، رسول خدا(ص) به خدیجه امر کرد با علی(ع) نیز بیعت کند زیرا علی(ع) مولای خدیجه و مولا و امام مؤمنان پس از پیامبر(ص) است.[۶۴]
وفات
آرامگاه
تکنگاری
کتابهای متعددی درباره نقش و زندگی حضرت خدیجه(س)نوشته شده است؛ از جمله:
-
خصائص امّ المومنین خدیجة کبری(ع)، حسین تهرانی، انتشارات طوبای محبت
-
حامیة الرسول(ص)، حسین تهرانی، انتشارات طوبای محبت
-
محبوبة المصطفی(ص)، حسین تهرانی، انتشارات طوبای محبت
همایش بزرگداشت
در ۲ دی ۱۳۹۵ش همایش ملی صدف کوثر با هدف تجلیل از شخصیت حضرت خدیجه در مجتمع عالی امام خمینی قم برگزار شد. ۱۸۰ مقاله به این همایش ارسال گردید که در ۲ جلد مجموعه مقالات به چاپ رسیده است. در این همایش از موسوعه ۴ جلدی آن حضرت نیز رونمایی شد.[۷۸]
پانویس
- ↑ ابن اثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۷۸.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۷-۱۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۱۳، شماره ۴۰۹۶.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۳؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۶۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به بلاذری، الانساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۸.
- ↑ ابن سیدالناس، عيون الاثر في فنون المغازى و الشمائل و السير، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۶۳.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۸۱.
- ↑ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۹.
- ↑ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۹.
- ↑ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۶۰.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۵؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، مقدمه، ص۱۶.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۸۳.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۰، ص۱۸۹.
- ↑ سیلاوی، الأنوار الساطعة، ۱۴۲۴ق، ص۲۴.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۶.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۲۴.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۹۳.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۱، ص۱۴۹؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک،، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۸۰.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۳.
- ↑ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۶۳.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳.
- ↑ بلاذری، الانساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۰۶؛ ابن حبیب، المنمّق، ۱۴۹۵ق، ص۲۴۷.
- ↑ ابن حبیب، المحبّر، بیروت، ص۴۵۲.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب آل ابیطالب، قم، ج۱، ص۱۵۹.
- ↑ عاملی، الصحیح، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۷۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۸، ج۹، ص۴۵۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۸۰.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۸۷.
- ↑ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۷۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۲۹۴؛ بلاذری انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۸.
- ↑ حاکم نیشابوری، مستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۲۰۰؛ دولابی، الذریة الطاهرة النبویة، ۱۴۰۷ق، ص۵۲
- ↑ عاملی، الصحیح، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۱۵. به نقل از تهذیب تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۰۳؛ تاریخ الخمیس، ج۱، ص۲۶۴.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۲۶۵.
- ↑ ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص ۲۷۴.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۸.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۵؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۷۲.
- ↑ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۷۱؛ عاملی، الصحیح، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۱۴.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۴.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب آل ابیطالب، قم، ج۱، ص۱۵۹.
- ↑ عاملی، الصحیح، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۱۴.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۴.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۴.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۳۰۲.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۸۱.
- ↑ ابن هشام، سیرة النبی، بیروت، ج۱، ص۲۰۶.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۰؛ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۳۰۲.
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۷۱؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج ۶، ص۳۰۸- ۳۰۹.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳۰۸-۳۰۹.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، قم، ج۱، ص۱۵۹.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۲۱۸؛ عاملی، بنات النبی اَم ربائبه؟، ۱۴۱۳ق، ص۷۷-۷۹؛ کوفی الاستغاثه، ج۱، ص۶۸.
- ↑ جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۲۱۲.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الكبرى، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۵.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۵۴۶.
- ↑ ابن خلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۱۰.
- ↑ ابناثیر، الكامل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۵۷.
- ↑ مقریزی، امتاع الاسماء، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۸۸.
- ↑ ابن اثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۷۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۸۹.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۶۳.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۱۶.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۳۵۳-۳۵۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۴۲۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، قم، ج۳، ص۳۲۰.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۷.
- ↑ مجلسى، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ نباطى بياضى، الصراط المستقيم٬ ۱۳۸۴ق، ج۲، ص۸۷؛ مجلسى، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۲۳۲.
- ↑ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۵۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۴.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۸.
- ↑ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۷۲.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۵۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۴.
- ↑ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۴۵.
- ↑ جاسر، اماکن تاریخی اسلامی در مکه مکرّمه، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵.
- ↑ جاسر، اماکن تاریخی اسلامی در مکه مکرّمه، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵.
- ↑ رفعتپاشا، مرآةالحرمین، ۱۳۷۷ش، ص۶۴.
- ↑ فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ۱۳۶۲ش، ص۲۰۲.
- ↑ نگاه کنید به حسام السلطنه، دلیل الانام، ۱۳۷۴ش، ص۱۲۶؛ حیدرآبادی، روزنامچه سفر حج و عتبات، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۵.
- ↑ همایش صدف کوثر با هدف تبیین شخصیت حضرت خدیجه برگزار شد، خبرگزاری رسا.