عمومی

جنگ نرم

در جنگ نرم از سلاح‌های تبلیغاتی، اعتقادی استفاده می‌شود؛ به تعبیر دیگر جنگ نرم استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزار‌های مربوط به آن است، به منظور تاثیر گذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه‌هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می‌شود است.

جنگ نرم مسئله‌ی نوینی نبوده و از سبقه‌ی تاریخی برخوردار می‌باشد، بدان صورت که در ابتدا چهره‌ی ساده‌ای داشته یعنی به صورت شایعه پراکنی، دروغ و اهانت بوده، اما با گذشت زمان و تحولات و پیچیدگی‌های روز افزون اجتماعی، این رویکرد نیز پیشرفت نموده و از پیچیدگی، ظرافت و تاثیر گذاری بیشتری برخوردار گشته است، حال این تفکر که حمله رسانه‌های مخالف به جبهه‌ی جمهوری اسلامی ایران در جنگ نرم از سال ۱۳۸۸ (پس از انتخابات ریاست جمهوری) آغاز شده است تفکری کاملاً خام و عبث است.

جنگ نرم به هر گونه اقدام روانی و تبلیغاتی گفته می‌شود که هدف آن جامعه یا گروه است و عمده تفاوت آن با جنگ سخت (نظامی)، عدم درگیری و استفاده از سلاح‌های نظامی می‌باشد، زیرا در جنگ نرم از سلاح‌های تبلیغاتی، اعتقادی استفاده می‌شود.

ازآنجایی که دشمن بر اساس تجربه دریافته است که تغییر نظام و افکار عمومی، دیگر به هیچ عنوان با روش‌هایی از قبیل جنگ نظامی و زور تحقق نمی‌یابد؛ به طراحی جنگ نرم و اشاعه‌ی تفکر لیبرال دموکراسی پرداخته و بدان دلیل که این نوع جنگ هنوز هم تا حدودی در میان مردم ناشناخته است، اکثرا به خطرات این جریان واقف نیستند و، چون جنگ نرم از ظرافت خاص و مراحل متنوعی برخوردار است، با عوام فریبی و به آهستگی پیش می‌رود ناخود آگاه به دام آن گرفتار می‌شوند.

جنگ نرم به دلیل پیچیدگی و اتکاء به قدرت نرم از ویژگی‌های متنوعی برخوردار است که مهمترین آن‌ها عبارتند از:

جنگ نرم در پی تغییر قالب‌های ماهوی جامعه و ساختار سیاسی آن است.

آرام، تدریجی و زیرسطحی است.

در جنگ نرم تصویری شکست خورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه می‌شود و در مقابل، مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی و خود را پیروز و موفق نشان می‌دهد و در اینجاست که عملیات روانی با توانی فوق العاده صورت می‌گیرد.

پایدار و بادوام است یعنی نتایج جنگ نرم در صورت موفق بودن، پایدار و با دوام خواهد بود. قابل ذکر است که هدف جنگ نرم تغییر باور‌ها و اعتقادات است و چنانچه این تغییر صورت پذیرد، یا گذشت به حالت اولیه به راحتی امکانپذیر نخواهد بود.
جنگ نرم با تحرک و جاذبه دار است. جنگ نرم به تدریج و آرام شروع می‌شود و در نقطه‌ی به دلیل ایجاد جاذبه‌های کاذب و با گذشت زمان، بسیاری از بازیگران و حتی بازیگردانان آن به صورت خواست و ناخواست از درون جامعه مورد هدف با استخدام کارگذاران به این جنگ در می‌آیند.

جنگ نرم با خلق از ارزش‌های جدید، اسطوره سازی و نماد سازی، هیجان ساز است. این نوع جنگ از احساسات جامعه، نهایت استفاده را می‌برد به طوریکه از ارکان مهندسی جنگ نرم مدیریت احساسات است. به این صورت که تلاش می‌شود از عواطف و احساسات جامعه مورد نظر برای نفوذ در افکار و اندیشه‌ها در جهت ایجاد دگرگونی در باور‌ها استفاده می‌شود که در نتیجه بحران آفرین می‌گردد.

جنگ نرم آسیب محور است. آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، و میدان مانور جنگ نرم است. دشمنان در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه مورد نظر در حوزه‌های ذکرشده، فعالیت‌های خود را سامان داده و با خلق آسیب‌های جدید، بر دامنه تحرکات خود می‌افزایند.

جنگ نرم چند وجهی است. پر دامنه بودن و برخوردداری از وجوه مختلف از دیگر ویژگی‌های جنگ نرم است، د راین جنگ از تمامی علوم، فنون، شیوه‌ها و روش‌های شناخته شده و ارزش‌های موجود استفاده می‌گردد.

جنگ نرم تضاد آفرین است. جنگ نرم از محیط‌های آسیب دار در جامعه شروع می‌شود و با ایجاد گسل‌های متعدد در بخش‌های گوناگون جامعه و از طریقه متفاوت کردن باور‌ها، ارزش‌ها و شکل دهی به رفتار‌های جدید، اعضای یک جامعه را در برابر همه قرار می‌دهد. تضاد‌های بوجود آمده از طریق جنگ نرم، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را بر هم زده و زمینه‌های بروز بحران و درگیری‌های داخلی را فراهم می‌سازد، بنابراین تخریب و وحدت ملی یکی از پیامد‌ها و ویژگی‌های جنگ نرم است.

جنگ نرم مسئله‌ی نوینی نبوده و از سبقه‌ی تاریخی برخوردار می‌باشد، بدان صورت که در ابتدا چهره‌ی ساده‌ای داشته یعنی به صورت شایعه پراکنی، دروغ و اهانت بوده، اما با گذشت زمان و تحولات و پیچیدگی‌های روز افزون اجتماعی، این رویکرد نیز پیشرفت نموده و از پیچیدگی، ظرافت و تاثیر گذاری بیشتری برخوردار گشته است.

جنگ نرم تردیدآفرین است. ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسائل یک اصل و قاعده است حرکت در این جنگ با خلق تردید و ایجاد ناامیدی و یاس شروع می‌شود و برای توفیق با نوپردازی به صورت ظریف و آرام در باور‌ها و اعتقادات اساسی تردید ایجاد می‌وشد و به مرور بر دامنه این تردید‌ها افزوده شده تا د رنهایت به ایجاد تغییرات اساسی در ارزش‌ها و بارو‌ها دست یابند.

جنگ نرم از ابزار روز استفاده می‌کنند در این نوع جنگ، از پیشرفته‌ترین تکنیک ها‌ی روز استفاده می‌گردد. فضای مجازی و سایبری، محیط اصلی جنگ نرم در شرایط کنونی به حساب می‌آید. این فضا، امکان اغواگری با ایجاد جاذبه‌های گوناگون و خلق بستر‌های لازم برای سوار شدن به امواج احساسات را به خوبی فراهم می‌سازد.

همچنین در مورد جنگ نرم ابنا  ۲۴ نوشته است:

* تفاوت‏‌های جنگ نرم و جنگ سخت

۱- حوزه تهدید نرم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است، در حالی که حوزه تهدید سخت امنیتی و نظامی می‌باشد؛

۲- تهدید‌های نرم پیچده و محصول پردازش ذهنی نخبگان و بنابراین اندازه‌گیری آن مشکل است، در حالی که تهدید‌های سخت؛ عینی، واقعی و محسوس است و می‌توان آن را با ارائه برخی از معیار‌ها اندازه‌گیری کرد؛

۳- روش اعمال تهدید‌های سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالی که در نرم، از روش القاء و اقناع بهره‌گیری می‌شود؛ و تصرف و اشغال سرزمین است در حالی که در تهدید نرم، هدف تاثیر‌گذاری بر انتخاب‌ها، فرآیند تصمیم‌گیری و الگو‌های رفتاری حریف و در نهایت سلب هویت‌های فرهنگی است؛

۴- مفهوم امنیت در رویکرد‌های نرم شامل امنیت ارزش‌ها و هویت‌های اجتماعی می‌شود، در حالی که این مفهوم در رویکرد‌های سخت به معنای نبود تهدید خارجی تلقی می‌گردد.

۵- تهدید‌های سخت، محسوس و همراه با واکنش برانگیختن است، در حالی که تهدید‌های نرم به دلیل ماهیت غیر عینی و محسوس آن، اغلب فاقد عکس‌العمل است.

۶-مرجع امنیت در حوزه تهدید‌های سخت، به طور عمده دولت‌ها هستند، در حالی که مرجع امنیت در تهدید‌های نرم محیط فروملی و فراملی (هویت‌های فروملی و جهانی) است؛

۷- کاربرد تهدید سخت در رویکرد امنیتی جدید عمدتاً مترادف با فروپاشی نظام‌های سیاسی- امنیتی مخالف یا معارض است، در حالی که کاربرد تهدید نرم در رویکرد‌های امنیتی جدید علیه نظام‌های سیاسی مخالف یا معارض، مترادف با فرهنگ‌سازی و نهادسازی در چارچوب اندیشه و الگو‌های رفتاری نظام‌های لیبرال و دموکراسی تلقی می‌شود.

جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتا هدف غایی هر دو آن‌ها تغییر کامل نظام سیاسی یک کشور است که البته با اهداف محدودتر هم انجام می‌گیرد. در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یک هدف را دنبال می‌کنند و این وجه مشترک آنهاست، در هر صورت هدف اصلی این جنگ، اعمال فشار برای ایجاد تغییر در اصول و رفتار یک نظام و یا به طور خاص تغییر خود نظام است.

* اهداف جنگ نرم

۱- استحاله فرهنگی در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است.

۲- استحاله سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.

۳- ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی.

۴- اختلاف افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام‌های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور.

۵- ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت‌های کشور.

۶- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.

۷- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه‌های مختلف نظامی و امنیتی.

۸- ایجاد اختلاف در سامانه‌های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.

۹- تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه‌ها و…

۱۰- تقویت نارضایتی‌های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی‌ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

۱۱- تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل‌های نادرست و اغراق آمیز.

جنگ نرم به ابزار‌ها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.

* ابزار‌های جنگ نرم

جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام می‌گیرد؛ بنابراین تمامی ابزار‌های حامل قدرت نرم را باید به عنوان ابزار‌های جنگ نرم مورد توجه و شناسایی قرار داد. این ابزار‌ها انتقال دهنده پیام‌ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاری برای انتقال پیام از یک نقطه به نقطه دیگر هستیم. رسانه‌ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه‌های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمان‌های مردم نهاد و شبکه‌های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می‏آیند.

با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزار مختلفی استفاده می‌شود می‌توان گفت که به همان نسبت نیز گروه‌های مختلفی را مورد هدف و مبارزه قرار می‌دهد.

* چه افراد و تشکل‏هایی هدف جنگ نرم هستند؟

همه افراد جامعه می‏توانند بخش‌های مشخصی باشند که مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته این موضوع وابسته به هدفی است که بانی جنگ نرم آن را دنبال می‌کند. اقشار مورد نظر بانیان جنگ نرم بستگی به هدف آن‌ها دارد که میان مدت است یا عمومی و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر می‌گیرند، اما در حالت کلی می‌توان گفت که گروه‌های هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده‌های مردم هستند. نخبگان نیرو‌های میانی را تشکیل می‌دهند و می‌توانند به عنوان تصمیم گیران و تصمیم سازان یک حکومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب و… هم با آشفتگی ذهنی خود، می‌توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد کنند و روحیه ملت را درهم بشکنند.

در بعضی موارد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود گروه‌ها و اشخاص خاص و تأثیرگذار را مورد هدف قرار می‌دهند و از آن گروه یا فرد برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند. مانند استفاده از قومیت‌های مختلف یا خواص و نخبگان فرهنگی وعلمی.
با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزار‌های رسانه ای، فرهنگی و علمی استفاده می‌شود پوشش آن برای طبقات مختلف بیشتر و متفاوت‌تر است. جنگ رسانه‌ای می‌تواند توده‌های مردم را تحت تأثیر قرار بدهد و به همین شکل در جنگ علمی نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ‌های نرم وابسته به هدف جنگ‌های نرم نیستند بلکه به دلیل اینکه در جنگ نرم ابزار‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد در نتیجه افراد بیشتری درگیر می‌شوند، اما در جنگ سخت که تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامی است تنها گروه‌های نظامی (و در موارد معدودی غیر نظامیان) در طرف مقابله قرارمی گیرند.

در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزار‌های رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک‌های متنوعی مختلفی استفاده می‌شود.

* تاکتیک‏‌های جنگ نرم

۱- برچسب زدن: بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه‌های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آن‌ها را به آحاد یا نهاد‌های مختلف نسبت می‌دهند.

۲- تلطیف و تنویر: از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه‌ای پر فضیلت) استفاده می‌شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.

۳- انتقال: انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول‌تر کردن آن منتقل شود.

۴. تصدیق: تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است.

۵- شایعه: شایعه در فضایی تولید می‌شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد.

۶- کلی‏ گویی: محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه‌های غربی مصادره و در جامعه منتشر می‌شود، مورد کنکاش قرار نمی‌گیرد. تولیدات رسانه‌های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و… است. این‌ها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه‌ای مشخص بکار گرفته می‏شوند.

۷- دروغ بزرگ: این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می‏ گیرد.

۸- پاره حقیقت‏ گویی: گاهی خبر یا سخنی مطرح می‌شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه‌ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد.
۹- انسانیت‏ زدایی و اهریمن‏سازی: یکی از موثرترین شیوه‌های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت‏زدایی» است. چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می‌توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد.

۱۰- ارائه پیشگویی‏‌های فاجعه ‏آمیز: در این تاکتیک با استفاده از آمار‌های ساختگی و سایر شیوه‌های جنگ روانی (از جمله کلی‏گویی، پاره حقیقت‏گویی، اهریمن‏سازی و …) به ارائه پیشگویی‏های مصیبت‏بار می‏پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند. +

۱۱- قطره ‏چکانی: در تاکتیک قطره‏چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان‌های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی، ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد.
۱۲- حذف و سانسور: در این تاکتیک سعی می‌شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک‌های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می‌پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می‌شود.

۱۳- جاذبه‌های جنسی: استفاده از غریزه‏‌ی جنسی و نماد‌های اروتیکال از تاکتیک‏های مهم مورد استفاده رسانه‌های غربی است به طوری که می‌توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه‌های رسانه‌های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می‏گیرند.

۱۴- ماساژ پیام: در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک‌های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و…) جنگ نرم استفاده می‌شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند. در واقع در این متد، پیام با انواع تاکتیک‌ها ماساژ داده می‌شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.

۱۵- ایجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می‌شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می‌کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود.

۱۶- ترور شخصیت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی که نمی‏توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه‌ای و انواع تاکتیک‌ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت‏زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و… وی را ترور شخصیت می‌کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می‌شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی نیز با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ‌های کوتاه و… که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه، پخش می‌شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می‌پردازند.

۱۷- تکرار: برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می‌کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند.

۱۸- توسل به ترس و ایجاد رعب: در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیرو‌های دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آن‌ها استفاده می‌شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می‌کنند که خطرات و صدمه‌های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده‌ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می‌کنند.

۱۹- مبالغه: مبالغه یکی از روش‌هایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می‌کنند. غربی‌ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاورد‌های تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی‌های کشور‌های جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند.

۲۰- مغالطه: مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه، شخص یا محصول ارائه داد. متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می‌دانند. این روش، انتخاب استدلال‌ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می‌کند و چشم پوشی از استدلال‌ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی‌کند

* اصول و روش‏های مقابله با جنگ نرم.

اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره‏گیری از ساز و کار‌های مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن‌ها را کاست و یا از میان برد.

برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگی‌های این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار می‌گیرد، جان انسان‌ها، تجهیزات، امکانات و بناهاست که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال می‌شود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار می‌گیرد، افکار عمومی است.

برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانه‌ها را مورد توجه قرار دهیم و افکار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغ‌پردازی رسانه‌های خارجی، آگاه کنیم.

این دو مهم فقط با تقویت رسانه‌های خودی و تلاش برای بین‌المللی کردن این رسانه‌ها، میسر است. دیپلماسی رسانه‌ای در سیاست خارجی هر کشور به دو صورت تحقق می‌یابد؛ یکی مدیریت رسانه‌ها توسط سازمان‌های دیپلماتیک رسمی کشور و دیگری به صورت خودجوش و در راستای سیاست‌های کلان کشورها.

هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن‌ها می‌تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می‌توانیم «ایدئولوژی اسلامی»، «قدرت نفوذ رهبری»، «حماسه‏آفرینی‏ها» و «درجه بالای وفاداری ملت به حکومت» برشمریم.

* برخی راه‏‌های مقابله با جنگ نرم

۱. گسترش دامنه و شمول فعالیت‏های فرهنگی.

۲. افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان.

۳. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیاز‌های مردم.

۴. استفاده از دیپلماسی عمومی.

۵. استفاده از راهبرد‌های ویژه در مورد اقوام و اقلیت‏ها: اقلیت‏های جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفت‏ورزی علیه نظام حاکم هستند و دشمنان فرامنطقه‌ای یکی از میدان‌های فعالیت خود را در کشور‌هایی که دارای تنوع قومیت هاست، قرار می‌دهند. اما زمانی که نظام مستقر با انجام راهبرد‌های مناسب در مناطق محروم و دور از مرکز و اختصاص بودجه‌های لازم در قالب طرح‌های توسعه همه جانبه خصوصا طرح‌های اشتغال زا و به کارگیری مدیریت‌های توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، می‌توانند آن احساس را کم کنند یا از میان بردارند.

۶. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد. عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش‌های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش‌های تغییر نگرش ها، باور‌ها و ارزش‌های جامعه هدف استفاده می‌کنند. انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می‌تواند یکی از روش‏های مقابله باشد.

۷. آگاهی‏ بخشی عمومی.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا