عمومی

مناجات الخائفین

مناجات الخائفین یا مناجات خداترسان از مناجات‌های پانزده‌گانه است که از امام سجاد (ع) نقل شده است.

مناجات الخائفین

مناجات الخائفین یا مناجات خداترسان از مناجات های پانزده گانه (خمس عشر) است که از امام سجاد( علیه السلام) بیان شده است. توجه به گناهان، ترس و خوف از عذاب الهی، اظهار خوف و پشیمانی و امید به رحمت الهی از مباحث این مناجات است.

پیام ها و مضامین

• آغاز دعا به صورتی است که احساس ترحم مخاطب و شنونده برانگیخته شود.

• بدین جهت که در خداوند تغيير حالات و انفعال راه ندارد، اینگونه سخن گفتن، سبب دریافت فزون تر رحمت الهی می گردد.

• نشان دادن خود در کمال درماندگی و شرمساری در درگاه خداوند.

• باقی بودن بین خوف و رجا و حالتی کسی که نمی داند که سرانجام او به خیر و سعادت می انجامد یا به شقاوت.

• امیدواری به بخشش و رحمت و رأفت خداوند در کنار اقرار به گناهکاری.

• اهتمام در جهت بندگي با همه اعضا و جوارح.

• باز بودن درهای رحمت الهی به روی موحدان و جویندگان رحمت واسعه الهی.

• درخواست مشاهده جمال خداوند از خودش.

• اشتیاق داشتن به وصال خداوند.

• بی قراری از فراق حق تعالی و ابراز سوز و گداز درونی برای وصال.

یکی از مضامین مناجات الخائفین نشان دادن خود در کمال درماندگی در درگاه خداوند است

خائفین

متن مناجات الخائفین

إِلَهِی أَ تَرَاكَ بَعْدَ الْإِیمَانِ بِكَ تُعَذِّبُنِی، أَمْ بَعْدَ حُبِّی إِیَّاكَ تُبَعِّدُنِی، أَمْ مَعَ رَجَائِی لِرَحْمَتِكَ وَ صَفْحِكَ تَحْرِمُنِی، أَمْ مَعَ اسْتِجْارَتِی بِعَفْوِكَ تُسْلِمُنِی، حَاشَا لِوَجْهِكَ الْكَرِیمِ أَنْ تُخَیِّبَنِی، لَیْتَ شِعْرِی أَ لِلشَّقَاءِ وَلَدَتْنِی أُمِّی أَمْ لِلْعَنَاءِ رَبَّتْنِی، فَلَیْتَهْا لَمْ تَلِدْنِی وَ لَمْ تُرَبِّنِی، وَ لَیْتَنِی عَلِمْتُ أَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ جَعَلْتَنِی، وَ بِقُرْبِكَ وَ جِوَارِكَ خَصَصْتَنِی، فَتَقَرَّ بِذَلِكَ عَیْنِی وَ تَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسِی، إِلَهِی هَلْ تُسَوِّدُ وُجُوها خَرَّتْ سَاجِدَةً لِعَظَمَتِكَ، أَوْ تُخْرِسُ أَلْسِنَةً نَطَقَتْ بِالثَّنَاءِ عَلَى مَجْدِكَ وَ جَلالَتِكَ، أَوْ تَطْبَعُ عَلَى قُلُوبٍ انْطَوَتْ عَلَى مَحَبَّتِكَ، أَوْ تُصِمُّ أَسْمَاعا تَلَذَّذَتْ بِسَمَاعِ ذِكْرِكَ فِی إِرَادَتِكَ، أَوْ تَغُلُّ أَكُفّا رَفَعَتْهَا الْآمَالُ إِلَیْكَ رَجَاءَ رَأْفَتِكَ، أَوْ تُعَاقِبُ أَبْدَانا، عَمِلَتْ بِطَاعَتِكَ حَتَّى نَحِلَتْ فِی مُجَاهَدَتِكَ، أَوْ تُعَذِّبُ أَرْجُلا سَعَتْ فِی عِبَادَتِكَ، إِلَهِی لا تُغْلِقْ عَلَى مُوَحِّدِیكَ أَبْوَابَ رَحْمَتِكَ، وَ لا تَحْجُبْ مُشْتَاقِیكَ عَنِ النَّظَرِ إِلَى جَمِیلِ رُؤْیَتِكَ، إِلَهِی نَفْسٌ أَعْزَزْتَهَا بِتَوْحِیدِكَ كَیْفَ تُذِلُّهَا بِمَهَانَةِ هِجْرَانِكَ، وَ ضَمِیرٌ انْعَقَدَ عَلَى مَوَدَّتِكَ كَیْفَ تُحْرِقُهُ بِحَرَارَةِ نِیرَانِكَ، إِلَهِی أَجِرْنِی مِنْ أَلِیمِ غَضَبِكَ وَ عَظِیمِ سَخَطِكَ، یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا رَحِیمُ یَا رَحْمَانُ، یَا جَبَّارُ یَا قَهَّارُ یَا غَفَّارُ یَا سَتَّارُ، نَجِّنِی بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذَابِ النَّار وَ فَضِیحَةِ الْعَارِ، إِذَا امْتَازَ الْأَخْیَارُ مِنَ الْأَشْرَارِ، وَ حَالَتِ الْأَحْوَالُ وَ هَالَتِ الْأَهْوَالُ، وَ قَرُبَ الْمُحْسِنُونَ وَ بَعُدَ الْمُسِیئُونَ، وَ وُفِّیَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ.

ترجمه دعای الخائفین

خدایا آیا چنين می نمایی که بعد از ایمانم به تو عذابم نمایی؟
یا بعد از عشقم به تو از خود دورم سازی، یا با امید به رحمت و چشم پوشی ات محرومم سازی، یا با پناه جویی ام به گذشتت رهایم نمایی، هرگز چنین نیست! از ذات بزرگوارت به دور است که محرومم کنی، ای کاش می دانستم که آیا مادرم مرا برای بدبختی به دنیا آورده، یا برای رنج کشیدن و زحمت پرورانده، اگر چنین است کاش مرا نزاده و نپرورانده بود، و ای کاش آگاه بودم که آیا مرا از اهل سعادت قرار داده و به قرب و جوارت اختصاص داده ای تا به این سبب چشمم روشن و جانم آرام گیرد؟

خدایا آیا چهره هایی که دربرابر عظمتت سجده کنان به خاک افتاده سیاه می کنی، یا زبان هایی را که برای بزرگی و شکوهت به ستایش گویا شده ناگویا می نمایی؟

یا بر دل هایی که به محبتت پیچیده شده مهر می زنی؟

یا گوش هایی را که از شنیدن ذکرت در راه رضایت لذّت برده ناشنوا می کنی؟

یا دست هایی را که آرزوها، به امید مهرورزی ات به سویت بلند کرده را به زنجیر می بندی؟

یا بدن هایی را مجازات می کنی، که در طاعتت کوشیده تا جایی که در راه کوشش در بندگی ات لاغر شده؟

یا پاهایی را که در راه عبادتت پوییده به عذاب دچار می نمایی؟

خدایا درهای رحمتت را بر یکتاپرستان مبند، و شیفتگانت را از نگاه به زیبایی دیدارت محروم مساز، خدایا جانی را که به توحیدت عزّت بخشیدی، چگونه به خواری هجرانت ذلیل می کنی، و باطنی که بر دوستی ات پیمان بسته، چگونه به سوز آتشت می سوزانی؟

خدایا از دردناکی خشمت و بزرگی ناخشنودیت پناهم ده، ای پرمهر، ای منتّ گذار، ای مهربان، ای بخشاینده، ای جبّار، ای غالب، ای آمرزنده، ای پرده پوش، به مهرت مرا از شکنجه آتش و رسوایی ننگ رهایی بخش، آن گاه که نیکان از بدان جدا شوند، و حالت های دگرگون گردد و هراسنده ها بهراسند، و نیکوکاران به خوشبختی نزدیک شوند، و بدکاران از آن دور گردند، و به هرکسی برابر آنچه انجام داده جزای برازنده داده شود و هرگز به آنان ستم نشود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا